سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 28346
کل یادداشتها ها : 30
خبر مایه


 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

ماشاءالله و لا حول  و لا قوة الا بالله العلی العظیم

پیش گفتار

     پیشینه و سرگذشت انسان به عنوان بخشی از آفرینش؛ پر است از رخدادها و رستاخیزها و حتا رکود و جمودها و تحریف و انحطاط و انحصار و استیلا های علمی، فکری، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و ... که هر کدام در هر برهه ای از زمان و مکان که در جهت تکامل با توجه به بداهت آن بوده، لذا آثار مثبت خود را برای فرد و اجتماع داشته است و به عکس هر کدام هم که باز در هر برهه ای از زمان و مکان، مخالف سمت و سوی کمال انسانی و در واقع رو به زوال به عنوان یک امر بدیهی گذاشته  ؛ لذا این هم عوارض و تبعات خود را برای فرد و در سطح گسترده تر جامعه داشته است. نتیجه این که هر آنچه که مانده و هر روزه بر ماندگاری اش به عنوان کمال تا آن زمان که خدا خواهد افزوده شده و می شود؛ " حق " است و هر آنچه که تا زمانی بوده و سپس رو به نابودی به عنوان زوال داشته و بر نمی گردد؛ " باطل " است[1]. پس باید حق را که توسط حضرت حق که سراسر و سرمدی حق است، آفریده شده و باز رو به سوی او دارد را بر گزید و به پیش رفت که باطل نه آفریده شده و نه باز می گردد[2].  [3]

     روشن است که پیرامون این دو گروه و سرانجامشان مطالب بسیار در کتابهای گوناگون نوشته و به تبع آن خوانده شده و البته این سیر تا آن زمان که نصر و فتح الاهی[4] بیاید ادامه خواهد داشت؛ اما مهمتر و بالاتر از تمام این ها کتاب قرآن است که از یک سو سرگذشت و سر انجام اقوام گناهکار و ستمکار را علیرغم آمدن رسولان الاهی با آیات و بینات برایشان ، و از سوی دیگر سر انجام مومنین و کنندگان کارهای شایسته را دست کم مرتبط با این دنیا که پیروی همان رسولان و آیات و بینات الاهی را کردند؛ بیان فرموده است. سرای دیگر که جای خود دارد. و تمام این ها یعنی " تاریخ بشریت "؛ گویای این امر است که مومنین و درستکاران رهایی یافتند و نام نیک از آنها به یادگار مانده است و از طرفی دیگر یعنی این که ستمگران و گناهکاران به انحای مختلف نابود شدند و نام بد از آنها به جای مانده است. پس هر کار و باوری آثار و تبعات خود را دارد و باید از تاریخ درس گرفت و آنرا اینگونه بیان کرد که تاریخ عبارت است از : جمع آوری و تحلیل دقیق رخدادهای گذشته و سازواری آنها با حال و برنامه ریزی برای آینده، تا از کمالات استفاده و از فهقراها دوری شود.

    از جمله موارد مرتبط با مقوله ی رخدادها می توان به زمان کوتاه خلافت حضرت علی ع که نزدیک به پنج سال بود اشاره کرد که همراه با جنگهای جمل، صفین و نهروان بود. وقایعی که از زمان وقوعش تا کنون  به لحاظ باورهای مربوطه محل مباحث و نظرات و تفاسیر و تعابیر و برداشت ها و نوشته های گوناگون بوده است و خواهد بود، به نحوی که آثار این ادعا را می توان هم در فضای کتابخانه ها اعم از شخصی یا عمومی فارغ از کمیت و چندانی آن ؛ و هم در فضای مجازی یافت که یکی از مصادیق آن منبعی[5] است که مبنای این بحث جهت طرح موضوع و نتیجه گیری قرار گرفته است. باشد که این اجمال بتواند مکمل دیگر گفته ها و نوشته ها در این زمینه، به یاری حضرت حق جل عظمته در تبیین و تحقق بیشتر حق برای جویندگان آن موثر اثر باشد. انشاءالله. آمین یا رب العالمین .

نکات شایان یادآوری

     همانطور که گذشت هدف این گفتار به عنوان یک مطلب تکمیلی؛ تبیین جنگهای تحمیل شده ی سه گانه ی مذکور به حضرت علی ع در دوران کوتاه و معدود خلافت ایشان و نیز پیامدهای آن با نظر داشت نکات زیر می باشد:

1-  این که پرداختن به این موضوع بدون مد نظر قرار دادن ماجرای سقیفه شدنی و امکانپذیر نمی باشد ! ؟ ؛ چرا که در اصل بروز و استمرار این وقایع همه از تبعات و عقبه ی همان ماجرای سقیفه و تصمیمات آن می باشد. یعنی اعتقاد و عمل به این موضوع  از سوی اهل سقیفه ،که جانشینی پیامبر مکرم اسلام ص به صورت انتخابی است و ...[6]  

2- اینکه این مقال به این موضوع نه بر اساس نبردهای رخ داده ی جمل، صفین و نهروان؛ بلکه بر اساس آنچه از علل و عواملی که پس از به خلافت برگزیده شدن حضرت علی ع که برخواسته از بیعت مهاجرین و انصار با وی آنهم بعد از به قتل رسیدن عثمان خلیفه ی سوم بود و منجر به این جنگ ها به ترتیب فوق شد؛ می پردازد. باشد که بدین سبک نیز مفید فایده ی جویندگان حق به یاری حضرت حق قرار گیرد. آمین یا رب العالمین.

3- این که در این مقال آنگونه که در ادامه انشاءالله خواهد آمد و دیده و نشان داده خواهد شد؛ حضرت علی ع تنها با ناکثین؛ قاسطین و مارقین روبرو نبوده، بلکه پس از جنگ نهروان به نوعی با گروهی به نام قاعدین نیز بر می خورد که در واقع اینان همان همراهان او در کارزارهای سه گانه ی جمل، صفین و نهروان بوده اند؛ که علی ع و یاران با وفایش را تنها میگذارند و نتیجه آن می شود که او به شهادت برسد و معاویه و امویان بر سرنوشتشان غالب و حاکم شوند و ...



[1]  -« قل من رب السماوات و الارض قل الله ج قل اَفاتخذتم من دونه اولیاء لا یملکون لانفسهم نفعا و لا ضرا ج قل هل یستوی الاعمی و البصیر ام هل تستوی الظلمات و النور ق اَم جعلوا لله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم ج قل الله خالق کل شیءٍ و هو الواحد القهار. انزل من السماء ماءً فسالت اودیةٌ بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیاً ص و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیةٍ اَو متاعٍ زبدٌ مثله ج کذالک یضرب الله الحق و الباطل ج فاَما الزبد فیذهب جفاءً ص و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض ج کذالک یضرب الله الامثال. ( 16-17 رعد با توجه به آیات12- 18) » . برابر آیه 17 روشن می شود که حق عبارت است از آنچه که می ماند و انسان می بیند و از آن بهره ها می برد به مثابه همان آب . و باطل هر آنچه است که زود می آید و می رود و به اعتبار چیزی دیگر دیده می شود اما قابل استفاده نیست به مثابه همان کف روی آب. و خداوند یکتا اینگونه حق و باطل را نمونه می آورد.

[2] - مبنای تشخیص حق از باطل و خوب از بد و یقین از گمان؛ دست کم برای نوع انسان خرد و عقل است. اما در سطح گسترده تر آن؛ کتاب ها و آیات الاهی می باشد که بر پیامبرانش از حضرت نوح ع تا حضرت محمد به عنوان خاتم النبیین فرو فرستاده شده است و باز خداوند یکتا به تعقل و ... پیرامون آنها دستور می دهد. بنابراین برای برخورداری از آیات الاهی مسطور در قرآن کریم که شنیدنی است باید به آنها ایمان آورد و تسلیم آنها بود : « انک لا تسمع الموتی و لا تسمع الصم الدعاء اذا ولوا مدبرین. و ما انت بهادی العمی عن ضلالتهم ص ان تسمع إلا من یؤمن بآیاتنا فهم مسلمون. ( 80-81 نمل با توجه به آیات73- 79) » . که برابر این دو آیه مشخص می شود که قرآن برای زنده هاست و نه مرده ها یا کسانی که کرند و هنگامی که خوانده می شوند روی بر می گردانند و نیز برای کسانی که به واسطه ی گمراهی شان کور شده اند هم نمیباشد بلکه شنیدن آن فقط برای مومنین و مسلمانان است. و بدینگونه است در این رابطه آیات 104- 110 سوره ی نحل.

[3] - قل جاء الحق و ما یبدیء الباطل و ما یعید. قل ان ضللت فانما اضل علی نفسی ص و ان اهدیت فبما یوحی الی ربی ج انه سمیع قریب.( 49-50 سبا)

[4] - سوره ی مبارکه ی نصر .  بسم الله الرحمن الرحیم. اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبح بحمد ربک واستغفره جانه کان توابا. پس وارد شدن مردم در دین خدا یعنی اسلام فقط در سایه ی آمدن یاری و گشایش خداوند است و نه جز آن. که مبنای آن هم تنها و تنها قرآن کریم خداوند مجید است و نه جز آن. پس باید به آن ایمان آورد و پیروی آن را کرد. که خود به مومنین چنانچه در پی وحدت و یکپارچگی هستند و نیز به مردم اگر در پی راهنمایی و رستگاری هستند اینگونه دستور داده است: « بسم الله الرحمن الرحیم. المص. کتاب انزل الیک فلا یکن فی صدرک حرجٌ منه لتنذر به و ذکری للعالمین. اتبعوا ما انزل الیکم من ربکم و لا تتبعوا من دونه اولیاء ق قلیلاً ما تذکرون. ( 1- 3 اعراف ) . » // « الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوباً عندهم فی التوراة و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الاغلال التی کانت علیهم ج فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه اولائک هم المفلحون. قل یا ایهاالناس انی رسول الله الیکم جمیعاً الذی له ملک السماوات و الارض ص لا اله الا هو یحی و یمیت ص فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یؤمن بالله و کلماته و اتبعوه لعلکم تهتدون. ( 157-158 اعراف ) » .

[5] - جنگ های حضرت علی ع یا نبرد با ناکثین ، قاسطین، مارقین. تهیه و تنطیم سید مهدی شمس الدین.چاپ اول/ 1372. چاپ و نشر قدس.

[6] - جهت اطلاعات بیشتر به مطالب وبلاگ با عنوان : " غدیر = رساندن پیام خداوند یکتا " مراجعه شود .seyedezashf6.blogfa.com

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ