سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 28311
کل یادداشتها ها : 30
خبر مایه


 

ب )چرایی پرداختن به این موضوع ( قاسطین ) پیش از ناکثین 

   در بخش دوم این بحث ( قاسطین یک ) به این موضوع اشاره خواهد کرد که چرا به مقوله ی قاسطین مقدم بر مقوله ی ناکثین پرداخته می شود. همانطور که گذشت این مقال با توجه به مسایل و مسکلات پیش آمده برای حضرت علی ع در شروع و مدت زمان خلافتش به پیش می رود تا انشاءالله به نتیجه ی مطلوب برسد؛ و نه بر پایه ی جنگهای ایجاد شده برای وی . به هر جهت پاسخ را باید در منابع مربوطه از جمله منبع مورد استناد این بحث[1] که خود بر گرفته از منابع پیشینیان است، پی گرفت.

« پس از کشته شدن عثمان و بیعت مردم با حضرت علی ع و سخنرانی وی مرتبط با این بیعت[2] و آگاه کردن آنان از آهنگ سفر به عراق؛ عموم مردم به جز سه نفر با وی برای رفتن به عراق همراه بودند.[3] علی ع سپس کارگزاران خود را به شهرها [4]گسیل و روانه داشت که از جمله ی آنها حکومت دادن سهل بن حنیف بر شام بود. و چون او به تبوک رسید سربازان معاویه پس از استقبالش او را باز گرداندند. با بازگشت وی نزد حضرت علی ع ، برای آن حضرت روشن شد که معاویه[5] مخالفت می کند و مردم شام با وی بیعت کرده اند. طلحه و زبیر هم با کسب اجازه از حضرت علی ع به حج ( عمره) رفتند...[6] » .

    آنچه از این گزیده بر می آید نخست این که پس از بیعت مردم با حضرت علی ع، ایشان نیز به عنوان امیر مومنین برابر شیوه ی خلفای قبل به عنوان یک حق عمل نموده و لذا بر ولایات اسلامی والیانی را مشخص و گسیل کرده است. امری که فی نفسه با مقوله ی حاکمیت و حکمفرمایی در هر زمان و مکان با هر شیوه اش عام و رایج است. بدین نحو که حاکم جدید تحت هر عنوانی با نظر داشت شرایطی و اینکه شیوه ی حکومتی کدام است همکاران خود را برای امور سپرده و تعریف شده برای او در قلمرو حاکمیتی اش معرفی و نصب می کند و ... دوم این که حضرت علی ع کسانی از بیعت کنندگان را که او را برای سفر به عراق همراهی نکردند را به حال خودشان رها نمود و به اصطلاح برای عقیده شان احترام قائل شد[7]. و سوم این که در این روش حاکمیتی و خلافت ایشان؛ اولویت امر دادن حکومت به افراد بر دیگر سرزمین های اسلامی بوده است. یعنی او هر گز جنگ را برای اعمال خلافت و یا حاکمیت بر مسلمین آن هم بر اساس بیعت مردم با او مقدم بر دیگر امور متعارف خلافت و حکومت داری مسلمین مقدم ندانسته است. و چهارم این که آنچه که باعث شده تا وی پس از عراق قصد شام نماید سرپیچی معاویه از دستور و تصمیم وی بوده مبنی بر اینکه حکومت را بر این اساس که او خلیفه ی مسلمین است و مردم با وی بیعت کرده اند تحویل سهل بن حنیف کارگزار آن حضرت برای سرزمین شام نداده و او را توسط سربازانش بازگردانده است. در واقع معاویه خود را کماکان آن هم به واسطه ی انتصاب خلفای پیشین حاکم شام می دانست و از این جهت با علی ع بیعت ننمود. امری که باعث شد تا آن حضرت در ادامه نامه ای را بهمراه پیکی بدین مضمون برایش بفرستد :

« اما بعد؛ از داستان کشته شدن عثمان و جمع شدن مردم برای بیعت با من و اتفاق و هماهنگی ایشان آگاه شده ای. اکنون یا تسلیم شو و بیعت بپذیر یا آماده ی جنگ باش » .[8]

    همانطور که از محتوای نامه بر می آید حضرت علی ع باز تسلیم شدن و بیعت پذیرفتن معاویه را مقدم بر تهدید به جنگ با وی دانسته است. پنجم و نتیجه ی مهمتر این که حضرت علی ع کسانی را که با توجیهات و بهانه های گوناگون او را در رفتن به عراق آن هم در این زمینه همراهی نکردند و یا او را از آن سفر نهی کردند را به حال خودشان واگذاشت [9]و در واقع به خاطر این عملشان نه متعرض آنان شد و نه اینکه مجبورشان کرد تا او را در این سفر همراهی کنند.

پ )نتیجه گیری این مبحث ( قاسطین یک )

     Ü اما آنچه که باعث شد تا آن حضرت راه شام را نیز در پیش گیرد همین موضوع سرپیچی معاویه از دستور او به عنوان خلیفه ی مسلمین و امیر مومنین بود. که در واقع می شود از آن با نام " غصب حاکمیت سرزمین اسلامی شام " یاد و تعبیر کرد. به عبارت دیگر از این جا بود که موضوع " قاسطین " شکل گرفت. آنهم به عنوان نخستین گروهی که در عمل اندیشه ی خود را بروز داد و آشکار کرد که تا چه اندازه شیفته ی حکومت و قدرت است و از این لحاظ رو در روی خلیفه ای که پس از قتل عثمان مردم با وی بیعت کرده اند می ایستد و تصمیماتش را وقعی نمی نهد و راه جابرانه ی خود را ادامه می دهد و ... روشنتر این که تا زمان این برخورد معاویه با تصمیم حضرت علی ع به عنوان خلیفه ی مسلمین؛ تنها اتفاقاتی که رخ داده بود همان همراهی نکردن برخی بیعت کنندگان با توجیهات خود همچون این که طرف مقابل از موحدین است و ... یا به عمره رفتن برخی همچون طلحه و زبیر با اجازه ی حضرت علی ع بود. یعنی تا پیش از سرپیچی و مخالفت معاویه و در واقع شکل گیری مقوله ی قاسطین، هنوز اندیشه ی ناکثین دست کم خود را نشان نداده بود؛ و Ü  بنابراین در این جاست که روشن می شود که چرا بررسی مبحث " قاسطین " بایستی مقدم بر دیگر مقولات دوران خلافت حضرت علی ع به ویژه مرتبط با مقوله ی " ناکثین " قرار می گرفت. آری قاسطین و در راس آنها معاویه از جنبه ی عملی نخستین کسانی بودند که مقابل حضرت علی ع ایستادند و بنابراین او عزم آن نمود تا با سفر به عراق[10] و گرفتن بیعت از آنان راهی شام برای مقابله با معاویه و در واقع " قاسطین " شود. اما آنچه که در این راه مانع شد؛ پیدایش و آشکار شدن اندیشه ی بیعت شکنان یعنی " ناکثین " بود. و باز تاکید این که روشن می شود که شکل گیری " قاسطین " مقابل خلیفه ی " مقسطی " همچون علی ع دست کم در عمل پیش از شکل گیری " ناکثین " و بعد از آن " مارقین " بوده است.



[1] - جنگ های حضرت علی ع یا نبرد با ناکثین ، قاسطین، مارقین. تهیه و تنطیم سید مهدی شمس الدین.چاپ اول/ 1372. چاپ و نشر قدس.

[2] - " ای مردم شما با من همانگونه که با کسان پیش از من بیعت شده است بیعت کردید و حق اختیار پیش از ییعت است و چون بیعت انجام پذیرد دیگر حق خیار وجود ندارد. وظیفه ی امام پایداری و وظیفه ی رعیت تسلیم است و این بیعت همگانی است و هر کس آن را رد کند از اسلام اعراض کرده است و این بیعت یاوه انجام نگرفته است. " ص 10/ کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین...

    در متن فوق سخن از اختیار به میان آمد و روشن است که طی تعبیر و به عبارتی دیگر تحلیلی می توان گفت که به احتمال زیاد و با توجه به عینی بودن آن, حضرت به این امر اشاره داشته که شما مردم خودتان آمدید و پس از کشته شدن خلیفه ی سوم از من خواستید که خلیفه شوم و لذا چون من پذیرفتم شما هم با من بیعت کردید؛ پس حال که بیعت کردید دیگر حق سرپیچی از این بیعت را ندارید که مثلن بخواهید آن را بدون دلیل بشکنید و ... چرا که با سه خلیفه ی پیشین نیز بیعت شد و همه بدان پایبند بودند. اما طی تحلیلی دیگر شاید بتوان گفت که منظور حضرت این بوده که شما از آن جهت پس از بیعت حق اختیاری نه تنها فقط به واسطه ی نفس بیعت؛ بلکه به جهت این که خود به اراده و انتخاب خویش آمدید و مرا خلیفه کردید و بیعت بستید برایتان نیست؛ زیرا که می دانیم در زمان سه خلیفه ی پیش از حضرت علی ع، مردم یا بواسطه ی تصمیم سقیفه با ابوبکر بیعت کردند و یا پس از آن به واسطه ی انتخاب خلیفه ی اول با خلیفه ی دوم یعنی عمر ابن خطاب بیعت کردند و یا آنکه با خلیفه ی سوم یعنی عثمان نیز بواسطه ی رای شورای انتخابی خلیفه ی دوم بیعت کردند. یعنی مردم در زمان خلفای قبل از حضرت علی ع ( ابوبکر،عمر و عثمان) تنها بیعت کننده بودند؛ در حالی که بیعت مردم با علی ع ناشی از تصمیم و انتخاب و خواست خود همان مردم بیعت کننده با وی پس از قتل عثمان بوده است به نحوی که ایشان خلیفه ی مسلمین و امیر المومنین شود. حال باید دید که علی ع چه کسی بوده است. اگر کمی به عقب برگردیم خواهیم دید که او کسی است که حدود بیست و پنج شش سال قبل از این بعیت دستش توسط پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد ص به عنوان مولای مومنین پس از خود آنهم به واسطه ی وحی ( آیه ی 67 سوره ی فرخنده ی مائده ) در حجة الوداع بالا رفته بود و همه ی حاضران در رخداد غدیر از جمله سه خلیفه ی پیش از او با وی بیعت کرده بودند، اما پس از رحلت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی ص اوضاع با ایجاد سقیفه طوری دیگر رقم خورد و ... تا اینکه پس از بیست و پنج سال باز بسیاری از همان مردم با آمدن حق، با او یعنی حضرت علی ع بیعت کردند. البته در آنجا و در محضر رسول خدا به عنوان امام مومنین و در این جا به عنوان خلیفه. در حالی که ایشان در هر مرحله امام بودند چرا که برگزیده ی خداوند یکتا به عنوان جانشین بلافصل پیامبر مکرم اسلام ص بودند. آری و باری می شود گفت که مقولاتی همچون ناکثین و قاسطین که حضرت علی ع در دوران محدود خلافتش با آنها روبرو بود و در این بین مقوله ی مارقین نیز بدان افزوده شد و وی در مقام خلیفه مسلمین و امام مومنین که مهاجر و انصار و دیگر مردم از تابعین با وی بیعت بسته بودند؛ با این سه گروه ناچار به کارزار شد؛ در واقع پس از رحلت پیامبر مکرم اسلام ص خود را بروز داد و ... (والله اعلم).

[3] - سعد ابن ابی وقاص. عبدالله بن عمر بن خطاب. محمد بن مسلمه انصاری/ کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین... ص 10 پاراگراف سوم .

[4] - ولایات اسلامی تحت خلافت خلفای پیشین.

[5] - در این هنگام ( شروع خلافت علی ع ) معاویه ابن ابی سفیان حاکم شام بود هفت سال از سوی عمربن خطاب و در تمام مدت حکومت عثمان از سوی او در شام حکومت می کرد . کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین... ص 10 پاراگراف سوم .

[6] - کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین... /صص 10- 11

[7]کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین.../ ص 14 پاراگراف سوم .

[8] - کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین...صص 11- 12 .

[9] - سعد ابن ابی وقاص. عبدالله ابن عمربن خطاب، محمد بن مسلمه انصاری ، اسامه بن زید  عقبة بن عامر. کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین... / صص 10 و 13- 15 .

[10] - چرا که حضرت علی ع اموال و مردان را در عراق می دانست و مردم شام را در حال شورش. پس دوست می داشت که نزدیک آنان باشد. کتاب جنگ های حضرت علی ع یا ... / سید مهدی شمس الدین... ص 15 پاراگراف پایانی.

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ