1 / 2 / ب ) نتیجه گیری بحث 2 / ب
نتیجه ای که از آیات مذکور بر می آید اینکه: مُخْرِجْ یا بیرون آورنده، خداوند یکتاست. یعنی همان فاعلی که کسی یا کسانی یا چیزی یا چیزهایی که در یک حالت و وضعیتی هستنند را به حالت و وضعیتی دیگر برابر شرایطش بیرون می برد. یعنی برای نمونه بیرون آمدن سبزه ها از زمین مرده مشروط به این است که او ابری را بفرستد و از آن آبی بباراند تا در فصل خود این اتفاق بیفتد. و یا آنکه برابر شرایط مربوطه است که با نظر داشت سه مرحله ی کاشت ، داشت و برداشت دانه هایی را هم سنخ از یک دانه ی مرده همانند گندم بیرون می آورد. و همینطور است پیرامون چند و چون آفرینش انسان که سرآغازش از خاک بوده است و بعد نطفه و یافتن زندگانی و دریافتن مرگ و پس از آن بیرون آمدن از قبرها در روز دیگر.
نتیجه این که خداوند یکتا با آوردن این مثالها از آیات قرآن شامل آنچه که در طول عمرمان با عنوان تکرار مکررات در هر سال و طی هر نوروزی که خود نمودی از رستاخیز است، می بینیم می خواهد نشان دهد و گوشزد نماید که شما انسان ها هم وقتی مردید چنین نیست که این وضعیت پایان زندگیتان باشد یا معدوم می شوید بلکه طی روز رستاخیز با شرایط خودش از قبرها به عنوان " روز خروج " با خواندن او و دمیده شدن در صور بیرون خواهید آمد. پس نباید در این روز شک و تردید روا داشت یا منکر آن شد. که این روز که تنها خداوند یکتا از آن آگاه است زمانی رخ خواهد داد و قیامت یا سرای دیگر شروع خواهد شد و هر کس نتیجه ی اعمال خود را خواهد دید و ... بنابراین در وعده ی خدواند یکتا در این خصوص و هر زمینه ای که وعده ای داده است تخلفی نبوده و نیست. و خلاصه این که تمام این ها و این آیات یعنی اهمیت قیامت و اثبات آن توسط خود باری تعالی[1].
دوم اینکه خداوند یکتا باز "مُخْرِجْ" است از آن جهت که کسی یا کسانی را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می برد، اما با شرایطی؛ یکی اینکه آن کس مومن باشد. پس ولی او "الله" است. دوم اینکه به الله و آیات او ایمان بیاورد و اضافه بر این از کنندگان کارهای شایسته[2] باشد و نه کننده ی کارهای بد. آیاتی که بر بنده و فرستاده اش حضرت محمد ص فرو فرستاده شده است و در قرآن کریم مندرج است و نخست رسالت او این بوده است که آنها را برای مردم تلاوت نماید و به آنان برساند و بعد توسط دیگر مومنین با اولویت ائمه ی اطهار برای سایر مومنین یا مردم خوانده شده و می شود. یعنی فقط آیات الاهی است که افراد مومن را از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرو می برد. و مورد دیگر اینکه این ذکر خداوند یکتا یعنی همان "الله" است که باعث می شود تا او کسی یا کسانی را از تاریکی ها به سوی نور بیرون ببرد. به عبارت دیگر خداوند یکتا فرستادگان و پیامبرانش تا حضرت محمد ص را از میان همان مردم و از نوع بشر بر انگیخته تا آیاتش را برای مردم بخوانند با این هدف که آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی به اذن خدا بیرون ببرند. یعنی خداوند آیاتش را با برانگیختن رسولان و انبیا تا رسول گرامی اسلام به مردم رسانده است که آخرین آنها کتاب قرآن فرو فرستاده شده بر خاتم النبیین ص می باشد به عبارت دیگر قرآن کریم به منظور فوق یعنی بیرون بردن مردم از تاریکی ها به سوی روشنایی به اذن حضرت حق بر پیامبر خاتم ص فرو فرستاده شده است . همانگونه که رسالت حضرت موسی ع آن هم فقط بر اساس آیات الاهی این بوده است. پس تنها این آیات خداوند است که از این توانایی برخوردار است و باید مستمسک در امور قرار گیرد و نه جز آن . یعنی همان کلام او و نه کلام کسی دیگر با هر عنوانی.
نتیجه ی این مباحث اینکه بیرون آورنده ی چیزها و بیرون برنده ی مومنین از تاریکی ها به سوی روشنایی، و بیرون آورنده و آشکار کننده ی رازها فقط خداوند یکتاست. یعنی همان " مُخْرِجْ " به عنوان فاعل. و آن چیزها و کسانی که برابر شرایط قرار داده شده برایشان برابر سنت آفرینش؛ از یک حالت به حالت دیگر تغییر می یابند؛ همان "مُخْرَجْ" یا مفعول به عنوان بیرون آورده شده می باشند.
سومین مطلب اینکه این چیزها برابر سنت آفرینش و بر اساس همان شرایط مربوطه بالاجبار از یک حالت به حالت دیگر که هم سنخ هم هستند خارج می شوند. اما در این میان این انسان است که به خاطر اختیارش می تواند انتخاب نماید که خروجش به کدام سمت باشد. همانطور که گذشت اگرکسی مومن باشد پس خداوند یکتا به عنوان ولی و سرپرست او؛ وی را از تاریکی ها به سوی نور می برد، اما اگر از کفار بود یعنی به آیات خدا و سخن رسولانش که ابلاغ همان آیات است گوش فرا ندادْ لذا ولی و سرپرست او طاغوت می شود که پایانش چیزی جز خروج از نور به سوی تاریکی ها نیست. همانگونه که شیطانْ آدم و حوا را علیرغم تذکر خداوند به آنان فریفت و از بهشت بیرونشان کرد[3]. پس همه ی این بیرون شدنها از روشنایی به سوی تاریکی ها و یا از بهشت بیرون شدن ، به خاطر عدم پیروی خداوند یکتا بوده و می باشد و لذا نه تنها در دنیا که در آخرت هم چنین کسانی تبعات کار خود را خواهند دید به نحوی که هیچگاه نمی توانند از آتش دوزخ بیرون آمده و رهایی یابند حتا اگر از پروردگار هم بخواهند شدنی نیست. و این ها همه نتیجه ی همان کفر و شرک و ستمگری و فسق و فساد روی زمین ناشی از اختیار انسان و انسانهای مشمول امر به لحاظ همان کفر و شرک در این جهان است. در واقع جهنم و توانایی بیرون نیامدن از آن لازم و ملزوم یکدیگرند همانگونه که کفر و رو به تاریکی ها و گمراهی ها رفتن و بیرون نیامدن از آنها در دنیا تابعی از یکدیگرند.[4]
[1] - که در این زمینه یعنی اثبات قیامت باز می توان به آیات 6-7 قمر و 11 زخرف و 66- 75 نمل اشاره کرد.
[2] - بسم الله الرحمن الرحیم. والعصر ان الانسان لفی خسر. الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. این تنها نمونه ای از این است که اگر کسانی می خواهند که از زیانکاران نباشند؛ بنابراین باید ضمن مومن و کننده ی کارهای شایسته بودن؛ به حق و شکیبایی نیز سفارش کنند. یعنی نام مومن را داشتن اما کارهای بد کردن هیچ وقت کسی را از زیانکاری بیرون نمی برد. و دیگر اینکه باید سفارش به حق و صبر کرد یعنی اگر مرتبط با این موضوع مورد بحث کسی میداند حق چیست اما برابر سنت پدران خود آن را بیان نمی نماید لذا چنین کسی از زیانکاران است. چه آنکه قرار نباید بر این باشد که حق همچنان برابر اعلام رای حکمین عراق و شام پوشیده بماند و همانند این دو به جای اینکه مُحِق و قاسط را آن هم بر اساس آیات قرآن کریم و سنت پیامبر ص معلوم سازند بیایند و بر خلاف آن عمل نموده به خلع ید دو امیر و شورایی شدن امر رضایت دهند و ... مابقی ماجرا و در نهایت ماندن قاسطی و آن کس که در این میان حق با او بوده است همچنان ناشناخته بماند و این موضوع همچنان محل مجادله. به هر جهت روزی حق خواهد آمد و باطل خواهد رفت. پس باید شکیبا بود و دانست که حق چیزی نیست جز آنچه که در قرآن کریم آمده است و در دسترس بشر است. همانگونه که پس از بیست و پنج سال حقانیت حضرت علی ع روشن و باز مردم به وی مراجعه و با او به عنوان خلیفه تجدید بیعت کردند . اما چه تجدید بیعتی؟ چه خون دلها که او به خاطر پیمان شکنی ها و خروج ها و قعود ها از همین بیعت کنندگان در مبارزه با زیاده خواهان از قاسطین نخورد و ...
البته در زمینه ی ایمان و عمل صالح و اینکه تنها این دو است که بسیار در قرآن بدان اشاره و تاکید و تصریح شده که موثر در هدایت و رستگاری و وارد شدن به بهشت و بهره مندی از نعمات آنجا و اجابت دعا و وارد رحمت خدا شدن و ... است، باز می توان به این آیات هم استناد جست: « فاما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فیدخلهم ربهم فی رحمته ج ذالک هو الفوز المبین. ( 30 جاثیه ). » // «... و قال الذین اوتواالعلم ویلکم ثواب الله خیر لمن آمن و عمل صالحاً ج و لا یلقها الا الصابرون. ( 80 قصص با توجه به آیات76-84 مرتبط با قارون و سرانجامش و حسرت خورندگان بر مال بسیار او و ...) . » // « ان الله یدخل الذین آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتها الانهار ج ان الله یفعل ما یرید. (14 حج ) . » // ان الله یدخل الذین آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتها الانهار یحلون فیها من اساور من ذهب و لؤلؤا ص و لباسهم فیها حریر. (23 حج). » // « ... والذین آمنوا و عملوا الصالحات و آمنوا بما نزل علی محمد هو الحق من ربهم کفر عنهم سیئاتهم و اصلح بالهم... ( 2 محمد با توجه به آیات 1- 9 ) . » // « ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم ص تجری من تحتهم الانهار فی جنات النعیم. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام ج و ءاخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین. ( 9- 10 یونس با توجه به آیات 7-8) » . // « والذین آمنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم فی الصالحین. ( 9 عنکبوت با توجه به آیات 1- 13 ) » . // « و اُدخل الذین آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتهاالانهار خالدین فیها بإذن ربهم ص تحیتهم فیها سلام. (23 ابراهیم با توجه به آیات 18-30 ) . » // « ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات انا لا نضیع اجر من احسن عملا. اولائک لهم جنات عدن تجری من تحتهم الانهار یحلون فیها من اساور من ذهب و یلبسون ثیاباً خضراً من سندس و استبرق متکئین فیها علی الارائک ج نعم الثواب و حسنت مرتفقا. (30-31 کهف با توجه به آیات 27-46 ) . » و ... بنابر این روشن می شود که تمام این موارد ناشی از ایمان است و عمل صالح و نه جز آن از کفر یا فسق یا ظلم یا شرک و یا انجام کارهای بد. به عبارت دیگر بهشت را به بها می دهند و نه به بهانه. پس خارج کردن دانه و هسته و بیرون برنده ی مردم از تاریکی ها به سوی روشنایی به واسطه ی آیات فرو فرستاده شده بر بنده و آخرین فرستاده اش و نیز بیرون آورنده ی از قبرها در روز خروج و ... تنها همانا خداوند یکتاست همانگونه که این او است که بندگانش را به واسطه ی ایمان و اعمال صالح وارد رحمتش و داخل بهشتش می کند و ...
[3] - « ... فقلنا یا آدم ان هذا عدو لک و لزوجک فلا یخرجنکما من الجنة فتشقی... (117 طاها با توجه به آیات114-127) . » // « فأزلهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه ص و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو ص و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین. (36 بقره با توجه به آیات30-39) . »
[4] - « و قال الذین اتبعوا لو ان لنا کرة فنتبرأ منهم کما تبرءوا منا ق کذالک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم ص و ما هم بخارجین من النار ( 167 بقره با توجه به آیات 164-171 ) . » // « یریدون ان یخرجوا من النار و ما هم بخارجین منها ص و لهم عذاب مقیم. (37 مائده با توجه به آیات33- 36 ) » . // « ... ربنا اخرجنا منها فان عدنا فانا ظالمون. ( 107 مومنون با توجه به آیات 101-118 ) ». // و هم یصطرخون فیها ربنا اخرجنا نعمل صالحا غیر الذی کنا نعمل ج اَوَلم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر و جاءکم النذیر ص فذوقوا فما للظالمین من نصیر. (37 فاطر با توجه به آیات 31-40 ). » // « کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها و ذوقوا عذاب الحریق.( 22 حج با توجه به آیات15- 25) . » // و قیل الیوم ننساکم کما نسیتم لقاء یومکم هذا و مأویکم النار و ما لکم من ناصرین. ذالکم بأنکم اتخذتم آیات الله هزوا و غرتکم الحیاة الدنیا ج فالیوم لا یخرجون منها و لا هم یستعتبون. (34-35 جاثیه با توجه به آیات 30-37 ) . » // « ... یوم یخرجون من الاجداث سراعاً کأنهم الی نصب یوفضون. ( 43 معارج با توجه به آیات36- 44) . » و همینطور است مرتبط با دنیا که آنان نمی توانند بدون نور از تاریکی ها بیرون بروند: « اَوَ من کان میتا فاحییناه و جعلنا له نوراً یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها ج کذالک زین للکافرین ما کانوا یعملون. و کذالک جعلنا فی کل قریة اکابر مجرمیها لیمکروا فیها ص و ما یمکرون الا بانفسهم و ما یشعرون. (122-123 انعام با توجه به آیات 117-127 ) . » // «... قالوا ربنا امتنا اثنتین و احیینا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل. ( 11 غافر با توجه به آیات 10-20 ) » . که این آیه به دوبار مردن و دوبار زنده شده و نیز اینکه ایمان آوردن و انجام کارهای شایسته فقط در زمان زنده بودن است اشاره دارد. والله اعلم .