سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 10
کل بازدید : 28334
کل یادداشتها ها : 30
خبر مایه


 

 1 / ب) وفای به عهد و پرهیز از نقض آن

    به هر جهت باید دانست که خداوند یکتا نه تنها به پیمان نگه داشتن دستور می دهد، بلکه او به این مهم نیز امر و از نقض و شکستن آن نیز نهی می کند که مورد اخیر تبعات خود را خواهد داشت که در قرآن کریم به این عواقب و تبعات اشاره گردیده است. اما آنچه که در قرآن علاوه بر مترادف های ناکثین برابر آیات فوق بدان اشاره و از آن نهی شده است همین مقوله ی " نقض " پیمان می باشد که به نوعی همان معنای بد عهدی و پیمان شکنی مرتبط با واژه ی ناکث از آن تداعی می شود که از آنجا که با این بحث در ارتباط می باشد لذا بدان نیز پرداخته می شود.

  « ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاءِ ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی ج یعظکم لعلکم تذکرون. و اوفوا بعهدالله اذا عاهدتم و لا تنقضوا الأیمان بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلا ج ان الله یعلم ما تفعلون. و لا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتخذون أیمانکم دخلاً بینکم أن تکون امةٌ هی أربی من امةٍ ج انما یبلوکم الله به ج و لیبینن لکم یوم القیامة ما کنتم فیه تختلفون. ( 90-92 نحل با توجه به آیات 89- 110) » . برابر آیه ی 90 روشن می شود که خداوند یکتا دستور به دادگری و نیکوکاری و دادن حق نزدیکان می دهد و از سوی دیگر از فحشا و منکر و ستمکاری نهی می نماید. اما آیه ی 92 نحل که مرتبط با این مقال و بحث است این که خداوند یکتا به این امر می کند که مومنین مرتبط با عهدالله آن هنگام که پیمان بستند؛ وفادار باشند و از نقض و شکستن آن نیز پرهیز کنند که او این عهد و پیمان را مایه ی آزمایش مومنین قرار داده است.   

 « لیس البرَ ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الاخر و الملائکة و الکتاب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتامی و المسکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلاة و آتی الزکاة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا ص و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس ق اولائک الذین صدقوا ص و اولائک هم المتقون. ( 177 بقره ) » . برابر این آیه ی کریمه روشن می شود که یکی از شرایط و خصوصیات نیکوکاران و متصف شدن به نیکوکاری در این است که فرد نیکوکار هنگامی که عهد و پیمانی بست به آن وفادار می ماند و این یعنی اهمیت امر وفای به عهد در دین و در نزد خداوند یکتا که بدان دستور داده است.

   « و من اهل الکتاب مَن ان تأمنه بقنطار یؤده الیک و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤده الیک الا ما دمت علیه قائماً ق ذالک بأنهم قالوا لیس علینا فی الامیین سبیلٌ و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون. بلی ج من اوفی بعهده واتقی فان الله یحب المتقین.( 75-76 آل عمران ) ». برابر آیه ی کریمه ی 76 این سوره اهمیت وفای به عهد روشن می شود. بویژه آنگاه که همراه با تقوا و پرهیزگاری باشد. که وقتی این چنین شد لذا آن فرد از کسانی می شود که خداوند یکتا آنان یعنی پرهیزگاران را دوست دارد. چه آنکه حضرت حق در آیه ی بعد یعنی 77 آل عمران نتیجه ی فروختن عهدالله به بهای اندک را بیان فرموده است.« ان الذین یشترون بعهدالله و أیمانهم ثمناً‌قلیلاً اولائک لا خلاق لهم فی الاخرة و لا یکلمهم الله و لا ینظر الیهم یوم القیامة و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم. » همانا آنانکه عهد خدا و سوگندهایشان را به بهایی اندک بفروشند اینان را در سرای دیگر بهره ای نیست و خدا با آنان سخن نگوید و به نظر رحمت در آخرت بدانها ننگرد و پاکیزه شان نگرداند و برایشان عذاب دردناک است.  

    « والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون (32 معارج با توجه به آیات 19-35) » . برابر این آیه باز اهمیت و جایگاه وفای به عهد و مراعات پیمان نگه داشتن پس از درستکاری یا امانتداری روشن می شود. البته باید یادآور شد که این صفت یکی از صفات نمازگزاران است. آن هم کسانی که مشمول آیات 20-21  این سوره یعنی معارج نیستند. در واقع اگر کسی می خواهد بداند نمازگزاران چه کسانی هستند باید به این آیات توجه کرده و آنها را چراغ راه خود در نظر و عمل قرار دهد.

 « الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امرالله به ان یوصل و یفسدون فی الارض ج اولائک هم الخاسرون ( 27 بقره با توجه به آیات 26-29  ) » . این آیه ی کریمه همانطور که پیداست نتیجه ی کار کسانی را بیان فرموده که عهد خدا را پس از پیمان بستن نقض کرده و می شکنند. و از سوی دیگر آنچه را که خدا بدان امر کرده تا پیوند داده شود، می گسلند آنهم برای اینکه روی زمین تباهی و فساد به پا کنند. پس نتیجه ی کار آنان چیزی جز زیانکاری نیست. یعنی اگر کسی می خواهد که از زیانکاران نباشد باید نسبت به عهد الاهی و آنچه که بدان دستور داده است وفادار باشد .

    و باز مرتبط با این موضوع یعنی وفای به عهد و نشکستن پیمان و پیوند دادن آنچه که خداوند بدان امر کرده و همینطور نتایج خوب دنیایی و آخرتی آن می توان به آیات 20-24 سوره ی رعد اشاره کرد: « أفمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هو اعمی ج انما یتذکر اولوا الالباب. الذین یوفون بعهدالله و لا ینقضون المیثاق. والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب. والذین صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم سرّاً و علانیة و یدرءون بالحسنة السیئة اولائک لهم عقبی الدار. جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم وذریاتهم ص والملائکة یدخلون علیهم من کل باب. سلام علیکم بما صبرتم ج فنعم عقبی الدار. » .  پس برابر این آیات روشن می شود که هر کس بدنبال منزلگاه نیکو به عنوان عاقبت کار است باید دارای صفاتی همچون وفای به عهد و پیوند دهنده ی آنچه که خداوند بدان دستور داده و ...  به عنوان اولوا الالباب( آمده در آیات 21-22 ) باشد . اما باید دانست که خداوند یکتا از سوی دیگر نتیجه ی نقض و شکستن عهدالله پس از میثاق و بستن آن را و نیز گسستن آنچه را که او بدان دستور داده، از آن جهت که روی زمین فساد کنند را نیز بیان فرموده است؛ این که برای چنین کسانی نفرین و منزلگاه بد می باشد : « والذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولائک لهم اللعنة و لهم سوء الدار. ( 25 رعد با توجه به آیات17-30 ) ».

   « و رفعنا فوقهم الطور بمیثاقهم و قلنا لهم ادخلوا الباب سجدّاً و قلنا لهم لا تعدوا فی السبت و اخذنا منهم میثاقاً غلیظا.فبما نقضهم میثاقهم و کفرهم بآیات الله و قتلهم الانبیاء بغیر حق و قولهم قلوبنا غلفٌ ج بل طبع الله علیها بکفرهم فلا یؤمنون إلا قلیلا. ( 154- 155 نساء با توجه به آیات 153- 162) » . برابر این دو آیه روشن می شود که بنی اسراییل به خاطر این که به پیمان سخت الاهی آنهم به خاطر اعمال ستمگرانه شان پایبند نبودند و از سوی دیگر به انجام اموری دیگر همچون کفر به آیات خدا و کشتن انبیا به ناحق و گفتن این که دلهاشان در غلاف و زنجیر است؛ بنابراین خداوند هم بر دلهاشان مُهر زد به نحوی که جز اندکی ایمان  نمی آورتد[1].

 که در این زمینه یعنی پیمان شکنی بنی اسراییل عهدالله را و دیدن نتیجه ی آن را؛ باز می توان به آیات 12- 13 سوره ی مائده با توجه به آیه ی 11 اشاره کرد: « فبما نقضهم میثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسیة ص یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظاً مما ذکروا به ج و لا تزال تطلع علی خائنة منهم إلا قلیلا منهم ص فاعف عنهم و اصفح ج ان الله یحب المحسنین. »  

    و همینطور است مرتبط با نصارا که چون میثاق بسته شده با خدا را فراموش کردند لذا نتیجه ی آنرا دیدند : « و من الذین قالوا انا نصاری اخذنا میثاقهم فنسوا حظاً مما ذکروا به فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء الی یوم القیامة ج و سوف ینبئهم الله بما کانوا یصنعون. (14 مائده با توجه به آیات 11-19 ). »

    « ان شر الدواب عندالله الذین کفروا فهم لا یؤمنون. الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مرةٍ و هم لا یتقون. ( 55-56 انفال با توجه به آیات 46-64 ) » . برابر این دو آیه روشن می شود که نمونه بدترین جنبندگان نزد خدا که از کفارند و ایمان نمی آورند آنانی هستند که پس از بستن عهد و پیمان با پیامبر آن را به دفعات شکسته و راه پرهیزگاری را نمی پیمایند.

«ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله و الذین ءاووا و نصروا اولائک بعضهم اولیاء بعض ج والذین آمنوا و لم یهاجروا ما لکم من ولایتهم من شیءٍ حتی یهاجروا ج و ان استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر الا علی قوم بینکم و بینهم میثاق ق والله بما تعملون بصیر.( 72 انفال با توجه به آیات 71-75 ) » .  که برابر این بخش از آیه که زیر آن خط کشیده شده روشن می شود که مومنین هنگامی می توانند گروهی دیگر از مومنین را که از آنان برای مقابله با دشمنان یاری خواسته اند، یاری کنند؛ که خودشان با گروه متخاصم عهد و پیمانی نداشته باشند که مثلن به یکدیگر تعرض نبرند و ... و تمام این ها یعنی اهمیت میثاق و نگه داشتن آن در نزد خداوند یکتا که دستور به مراعاتش حتا در ارتباط با دشمنان تا زمانی که آن را نقض نکرده اند می دهد.

و ... تمام این ها اهمیت و جایگاه مقوله ی میثاق و عهد و وفای به آن را در نزد پروردگار یکتا و دین مبین اسلام آنهم فقط و فقط براساس آیات قرآن  که کلام مقدس الاهی است می رساند.



[1] - و باز دلیل اینکه این قوم مشمول این مهر خوردن بر دلهاشان شدند را باید در آیات 157-158 همین سوره یعنی نساء یافت. خداوند یکتا البته در آیه ی 159 نساء به روشنی بیان می فرماید که چه کسانی می توانند از اهل کتاب باشند. « و ان من اهل الکتاب إلا لَیؤمنن به قبل موتة ص و یوم القیامة یکون علیهم شهیدا. »   اما در ادامه باید دانست که برابر آیات 160-161 نساء قوم یهود به خاطر ستمگری هایشان و باز داشتن از راه خدا مشمول این امر شدند که خداوند یکتا نعمت های پاکیزه ی خود را که حلال بودند بر آنان حرام کند و حتا این شمول بدان واسطه بود که آنان رباخواری را پیشه ی خود کردند و مال مردم را به باطل و ناحق خوردند. به هر جهت برابر صراحت این آیه ی کریمه برای آنان عذاب دردناکم فراهم شده است. باید یادآور شد که البته خداوند یکتا در آیه ی 162 نساء در آدامه ی آیات مذکور قبلی مرتبط با راسخین در علم و مومنین از این قوم نیز سخن به میان آورده است و اینکه به این لحاظ به زودی آنان را پاداش بزرگ خدا فرا می گیرد.

     نتیجه این که تمام اینها که در آیات قرآن پیرامون همه ی موضوعات متبلور است؛ دانایی و توانایی و دادگری خداوند یکتا را به همه ی امور و پیرامون همه ی افراد با هر مسلک و دین و مذهب و مکتبی ، هم در قول و هم در فعل می رساند. به هر جهت در نزد او مومنین و کنندگان کارهای شایسته؛ همانند گناهکاران و تباه پیشه گان نیستند. او به احوال تمام بندگان آگاه است و بر همان اساس نیز پاداش یا کیفر می دهد. سرای دیگر که جای خود دارد که او مالک یوم الدین است و نه کسی جز او.

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ