سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 27465
کل یادداشتها ها : 30
خبر مایه


 

گفتار ششم: قاسطین (3)

الف ) پرسش 

   حال سوال اینکه باید دید آیا نتیجه ی کار" قاعدین " شکل گرفته شده پس از پایان جنگ نهروان و فرمان نبردن از حضرت علی ع و پاسخ ندادن به نداها و بیم دادن های او مرتبط با عواقب عدم مقابله با قاسطین به مواردی همچون افزوده شدن به جسارت های معاویه با یورش به شهرهای مرزی عراق و یا شهادت آن امام همام ختم شد؟ آیا تبعات دیگری نیز داشت؟ آیا تبعات آن محدود به همان زمان و همان مکان و همان مردم یعنی فقط عراق گذشته از شام بود؟ آیا این عمل و برخورد آنان فقط با حضرت علی ع بود به نحوی که با درس گرفتن از گذشته ی بسیار نزدیک خود در قبال سایر امامان و پیشوایان دین، راه فرمانبری از آنان را در مقابل ظلم و جور پیشه ی خود کردند و ... ؟

ب ) پاسخ

    بدیهی است با توجه به موارد خیلی فشرده که در دنباله ی گفتار خواهد آمد دیده خواهد شد که اینگونه نبود و تبعات این " قعودِ " قاعدین نه تنها دامن خودشان که دامن بسیاری از همگنانشان در دیگر سرزمین های اسلامی و نیز آیندگانشان را نیز گرفت و به عبارت دیگر به تحقق و تثبیت اندیشه ها و اهداف " قاسطین " طی حکومت ها و سلسله های مختلف با استفاده از نام دین کمک نمود. امری که آثار آن هنوز در بسیاری از کشورهای اسلامی هست به نحوی که خیلی راحت همانگونه که می بینیم به کشتار دیگر مومنین و مسلمانان ، تحت حمایت ابر قدرت ها و سازمان های تحت تاثیر رای و اندیشه ی آنان مشغولند؛ که در اینجا صرفن به سلسله ی سفیانی از امویان به عنوان قاسطین (3) پرداخته می شود.

 پ ) امام حسن ع و قاسطین

    « با شهادت حضرت علی ع به واسطه ی ضربت شمشیر ابن ملجم مرادی؛ کار اداره ی حکومت اسلامی بیش از پیش به دشواری گرایید چرا که ظرف مدت پنج سال دو خلیفه کشته شده بودند... از سوی دیگر معاویه پس از اعلام رای داور خودش عمروعاص، خویشتن را خلیفه خواند در حالی که پیش از این او را امیر می گفتند... به هنگام شهادت حضرت علی ع سه گروه در عراق به سر می بردند:1) عثمانیان که طرفدار حکومت اموی بودند. 2) شیعه که بواسطه ی جریان حجة الوداع که طی آن پیامبر مکرم اسلام ص ولایت مسلمانان را ( برابر وحی الهی ) به علی ع داده بود؛ لذا اینان همان روزها خلافت پیامبر ص را حق مسلم حضرت علی ع می دانستند. 3) خوارج که با شهادت حضرت علی ع باز به ترویج افکار خود پرداختند. 4) سودجویان که به طور کلی بدنبال منافع خود زیر پوشش دین بودند و اینکه در واقع هم اکنون قدرت غالب کیست و... در این بین تنها این شیعیان کوفه بودند که پس از شهادت حضرت علی ع با فرزندش حسن ع بیعت کردند و از این جا بود که وی می بایست برای دشواری های خلافت مبادرت نماید که اولین گام آن آرام کردن کوفه بود و سپس برگزیدن و گسیل حاکمان به سوی ایالت های مصر و حجاز و ایران به غیر از شام و بعد یکسره کردن تکلیف شام. بدیهی بود که اقدام در این زمینه ی اخیر نیروی کافی می خواهد. او در اواخر عمر پدرش علی ع دیده بود که مردم عراق کمتر به ندای او برای مقابله با معاویه پاسخ دادند. علاوه بر این او امیدی هم به خوارج و یا بصریان نداشت چرا که خوارج خود هم اکنون خواهان خلافت و حکومت بودند و آن دو یعنی بصریان و عثمانیان نیز با معاویه بودند. پس تنها پشتیبان و یاور وی شیعیانند و مدعیان تشیّیع. یعنی بیشتر کسانی که پدر او علی ع را از حجاز به عراق کشاندند و در پایان یا او را رها کردند و یا اینکه رو در رویش ایستادند و یا با او به دو رویی رفتار کردند. این گروه اخیر را می شود شیعه نمایانی دانست که اهل سودجویی یعنی همان گروه چهارم که ذکر آن رفت بودند. حال آیا می شد انتظار داشت که اینان رفتار بهتر از پدر با پسر داشته باشند؟ اما آنچه که از دیگر دغدغه های امام حسن ع در این رابطه بود این بود که چه کسانی می توانند عهده دار ماموریت ایالت های اسلامی باشند. آری علاوه بر ایمان و تجربه و شجاعت؛ چنین افرادی باید آزمند نیز نباشند چرا که بخشش های بی حساب معاویه دیده های اطرافیان او را خیره کرده بود ... از این ها گذشته معاویه هم در آن سوی با انجام اموری همچون توطئه توسط مزدورانش، دلجویی از سران قبایل و بزرگان خانواده ها، دادن رشوه ، دروغ پردازی، یورش به شهرهای مرزی عراق و ایجاد رعب و ... مشغول هموار کردن راه دست اندازی بر عراق بود... بالاخره لشکری که حضرت علی ع در پایان عمرش برای حمله به شام آماده کرده بود با فرماندهی قیس بن سعد بن عباده آماده ی رفتن به سوی شام شد و از این سوی امام حسن ع خود به مدائن رفت... با پخش خبر کشته شدن قیس، شورشی در لشکر بر خاست و مردم به خیمه ی امام ریختند و همه چیز آن را غارت کردند و خود آن حضرت را نیز پس از خروج از خیمه و در بین راه با ضربه ی کلنگی مضروب ساختند و ... امام حسن ع وقتی چنین نافرمانی و بلکه گستاخی ها را از مدعیان دوستی خود که کسانی جز سودجویان نبودند؛ دید، بنابراین مقاومت را بی فایده دانست و با معاویه پیمان آشتی بست ... بدین مضمون که او ولایت مسلمانان را برابر شرایطی به معاویه می دهد. شرایطی از این قبیل که به کتاب خدا و سنت رسولش ص و سیرت خلفای صالح رفتار کند و کسی را پس از خود ولیعهد قرار ندهد و همه ی مردم و شیعیان و خود حسن ابن علی ع و برادرش امام حسین ع و اهل بیتشان در هر کجا که باشند؛ ایمن و در امان باشند ...0 معاویه نیز این موارد را پذیرفت هر چند قصد عمل کردن به آنها را نداشت اما همیشه می کوشید که کارها را آنچنان انجام دهد که به جنگ نکشد چرا که هزینه های جانی و مالی جنگ بیش از بخشش مال و یا دادن امتیاز به این و آن است ... خلاصه پس از این یعنی انعقاد پیمان آشتی، امام حسن ع به همراه کسانش به مدینه بازگشت و در سال چهل و نهم هجری با توطئه ی معاویه و خوراندن زهر به وی پس از کشیدن سختی هایی از جانب دوست و دشمن به جوار حضرت حق شتافت. »[1]

1 / پ ) نتیجه گیری این مبحث

 به طور خیلی چکیده اینکه با این مطالب فشرده مرتبط با دوران امامت حسن بن علیْ ع روشن می شود که اولن عمل قاعدین ذکر شده در بالا و دوم و مکمل آن عدم پشتیبانی بیعت کنندگان با امام حسن ع، وی را در مقابل معاویه آن هم در یک زمان بسیار کوتاه و پشت سر همْ سبب شد که نه تنها معاویه بتواند با دادن رشوه و ایجاد رعب و پخش شایعه و دروغ پراکنی و تطمیع یاران امام حسن ع و ... خیلی راحت و طی پیمان نامه ی آشتی، بدون خون ریزی موقعیت خود را به عنوان خلیفه و ولی مسلمین محکم نماید؛ بلکه باعث شد تا علاوه بر شام بر سایر ولایات اسلامی نیز حوزه ی نفود و قدرت خود را بگستراند و به ویژه بر عراقی هایی که روزی در کنار علی ع در جنگ صفین با وی مجاهده و پیکار می کردند تسلط یابد.

    آری این بود نتیجه ی کار قاعدین پس از جنگ نهروان و دنباله ی آن که به نوعی حاکمیت " قاسطین " و در راس آنان معاویه ی قاسط را بر تمام ایالت های اسلامی تثبیت و ترویج کردند. آری بیعت کنندگان با حسن بن علی ع که از شیعیان نیز بودند بجای اینکه از این فرصت برای جبران کار قعودشان که چندان زمانی از آن نگذشته بود و در وهله ی اول موجبات شهادت علی ع را فراهم کرده بود، استفاده کنند آمدند و تحت تاثیر معاویه و اقدامات سراسر نیزنگ و دسیسه اش رو در روی امام حسن ع که با وی بیعت کرده بودند ایستادند و به جز اندکی یارش نماندند و یاری اش نکردند تا آنجا که ایشان چاره را در بستن پیمان آشتی با معاویه دید و پذیرش ولایتش بر مسلمانان و ... خود برگزیدن هجرت و بازگشت به سوی مدینه با کسانش را و سر انجام نوشیدن شربت شهادت را ... و رسیدن پیشوایی مومنین و شیعیان به حضرت امام حسین ع برادر ایشان ضمن زندگی در مدینه و پایبندی به مفاد همان آشتی نامه تا پایان زندگی و خلافت معاویه. اما این که در ادامه بر ایشان چه گذشت مقوله ای است که هر چند اندک در مطلب بعد بدان پرداخته خواهد شد. انشاءالله.



[1] - تاریخ تحلیلی اسلام. سید جعفر شهیدی. 1383/ چاپ اول. صص 162- 175 .

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ